ت الله حاج شیخ حسین زرندی یکی از مفاخر زرندیه ادامه مطلب ...
خدایا بمن نده ولی به او هرچه می خواهد بده........ یا ارحم الرحمین
/*/*]]>*/
ما آنقدر دور از شهر بودیم که هیچ همسایهای نداشتیم
و من و دو خواهرم همیشه منتظر فرصتی بودیم که برای دیدن دوستان یا رفتن به سینما به شهر برویم.
زیرا کنفرانس یک روزهای قرار بود تشکیل شود
و من هم فرصت را غنیمت دانستم.
چون عازم شهر بودم، مادرم فهرستی از خوار و بار مورد نیاز را نوشت و به من داد و،
چون تمام روز را در شهر بودم، پدرم از من خواست که چند کار دیگر را هم انجام بدهم،
از جمله بردن اتومبیل برای سرویس به تعمیرگاه بود.
بعد از آن که شتابان کارها را انجام دادم،
مستقیماً به نزدیکترین سینما رفتم.
آنقدر مجذوب بازی جان وین در دو نقش بودم که زمان را فراموش کردم.
ساعت 5/5 بود که یادم آمد.
دوان دوان به تعمیرگاه رفتم و اتومبیل را گرفتم و شتابان به جایی رفتم که پدرم منتظر بود.
وقتی رسیدم ساعت تقریباً شش شده بود.
آنقدر شرمنده بودم که نتوانستم بگویم مشغول تماشای فیلم وسترن جان وین بودم و بدین لحاظ گفتم، «اتومبیل حاضر نبود؛ مجبور شدم منتظر بمانم.»
ولی متوجّه نبودم که پدرم قبلاً به تعمیرگاه زنگ زده بود.
که به تو اعتماد به نفس لازم را نداده که به من راست بگویی.
برای آن که بفهمم نقص کار کجا است و من کجا در تربیت تو اشتباه کرده ام،
این هجده مایل را پیاده میروم که در این خصوص فکر کنم.»
در میان تاریکی، در جادّههای تیره و تار و بس ناهموار پیاده به راه افتاد.
نمی توانستم او را تنها بگذارم.
مدّت پنج ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل میراندم
و پدرم را که به علّت دروغ احمقانهای که بر زبان رانده بودم غرق ناراحتی و اندوه بود نگاه میکردم.
غالباً دربارهی آن واقعه فکر میکنم و از خودم میپرسم،
اگر او مرا، به همان طریقی که ما فرزندانمان را تنبیه میکنیم، مجازات میکرد،
آیا اصلاً درسم را خوب فرا میگرفتم.
تصوّر نمیکنم.
از مجازات متأثّر میشدم امّا به کارم ادامه میدادم.
امّا این عمل سادهی عاری از خشونت آنقدر نیرومند بود که هنوز در ذهنم زنده است
گویی همین دیروز رخ داده است.
این است قوّهی عدم خشونت
مطلب زیر عینا از وبلاگ استاد سرخیل اورده شده است البته من دیالوگ را می پسندم بشرطی که بنفع مردم باشدو خدای نکرده شکستن افراد نباشد باید بیاموزیم که مطلبی که می نویسیم پاسخگوی ان باشیم و هر فردی هم که مطلب می نویسد زحمت می کشد و وقت می گذارد باید اشتباههای یکدیگر را بدون کینه بگوییم تا جامعه پیشرفت کند باید یاد بگیریم خودمان را میزان وشاقول ندانیم . در ضمن احترام به بزرگترها جزو اموزهای شیعی ما می باشد و ما نویسندگان فضای مجازی سعی کنیم نه نتها چراغهای روشن را خاموش نکنیم بلکه تلاش کنیم چراغی دیگر را روشن کنیم تا راه برای مردم شهرمان روشنتر گردد. ضمن تشکر فراوان از استاد سرخیل که حتی یکبار هم ایشان را زیارت نکرده ام و پیشنهاد این بزرگوار را به دوستان توصیه می کنم و بنده هم مطلب ایشان را با اجازه اش درج می کنم تا چه قبول افتد و چه در نظر اید........... این روزها شاهدیم برخی وبلا گ های محلی درزرندیه دچار بدگمانی وتنش های بدی باهم شده اند ودوستی های قشنگ دیرینه شان را قربانی بعضی اهداف ومطامع سیاسی ودنیایی شان می کنند .بنده بعنوان عضو کوچک این مجموعه ضمن دعوت همگان به همدلی دوستان و احتراز از هرگونه انتقاد نابجا ونوشته های بی فایده در اینجا فقط شعر زیبای ادیب ارجمند دکتر طباطبایی را متذکر می شوم .تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل چهقدر حوصلهها کم! چهقدر فاصله و غم! چهقدر دور از هم! چو برگهای درختی خزانرسیده و زرد جدا جدا، تنها پُر از غم و دردیم ولی همینکه بیفتد یکی و کم گردد بدون آنکه بدانیم، جمع میگردیم! نقل از:http://savehsarkheil.blogfa.com/
دراین ایام شبهای قدر که دعای جوشن کبیر را در مسجد محل می خواندم نگاهی به اطراف خود داشتم اشنایی ندیدم در همان حال یاد مسجد صاحب الزمان مامونیه افتادم و حلقه افرادی که دعای جوشن کبیر را می خواندند افتادم و لحظاتی در ان هوا سیر کردم بیاد کسانی که سالها در جنین شبهایی زمزمه های دعاها را یاد ما دادند تا اینکه هر کجا باشیم پای خواندن دعا جوشن کبیر بنشینم افتادم . در اینجا نام کسانی که سالهای سال دعا خواندند و دیگران را دعا کردند و الان خودشان به دعای ما و شما محتاجند می نویسم تا هم نامشان همیشه حفظ شود ودعایی نیز برای امرزش گذشتگان خود کرده باشیم اگر هم کسی از ذهنم خارج شد یاد اوری گردد: مرحومین: ملا محمد تقی سالک--حاج حمزه منظور --حاج سیدباقر مرتضوی--جاج محمود فتح اللهی--حاج یدالله وظیفه دار--حاج سیدمحمدساجدی--حاج حبیب الله کاتبی--مشهدی خلیل نیک بخش--مشهدی مسیب نیک بخش--حاج ابوالفضل نیک بخش--شیخ یحیی کاملی--حاج سیدابوالفضل زواره--جاج طالب ریاض الحسینی--حاج عباس کاووسی--کربالایی جواد لوایی-- برای شادی روح همه انها صلوات
. تصمیم گرفتم به جای چندین نکته، یک نکته را مطرح کنم که همه ما وب نویسان درمابقی سال ۱۳۹۲ کمتر حرف بزنیم و کمتر قضاوت کنیم. چرا این نکته؟ به نظر میرسد میانگین ایرانیها تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر میکنند؛ بعضا با قاطعیت.درخیابان نظر ما را در مورد برنامه های مهم کشوری و لشکری می پرسند و سریع می گوییم به نظر این جانب ............بابا یک بار هم بگو مطالعه می کنم و بعد بشما می گویم!!!!!!!!!!!
از دوستان می خواهم که نظراتشان را ارایه دهند تا خود را اصلاح کنم منتظر شما می مانم.
محفل انس با قرآن که جمعه شب در مسجد علی بن ابیطالب برگزار شد با حضور قاریان منتخب و استاد فاروق قاری مدعو انجام گردید مجری: حاج ابوالفضل روزبهی حضور منتخبین شورای شهر در محفل انس با قرآن
شب های ماه مبارک رمضان هر سال سریال های طنز و خانوادگی از تلویزیون پخش می شوند و تماشای این سریال ها برای مردم خوب کشورمان به یک عادت ترک نشدنی تبدیل شده و جشن مهمانی خداوند با این سریال های شیرین و مفرح دلپذیرتر و خواستنی تر می شود . هنرمندانی نام آشنا مثل : اکبر عبدی - علیرضا خمسه- حمید لولایی - امیر جعفری - مریم امیر جلالی - سیروس گرجستانی - رضا عطاران - جواد رضویان - بهنام تشکر- شقایق دهقان و یوسف تیموری- بهنوش بختیاری - مجید صالحی -هومن برق نورد -مهران مدیری- محسن تنابنده- مهران غفوریان - علی صادقی - ارژنگ امیر فضلی- فلامک جنیدی-سوسن پرور - ... در کاراکترهای مختلف لبخند را بر لب مردم خوب ایران هدیه می کردند که در نوع خود جالب و خواستنی بوده و می باشد . اما مدتی است یکی از همشهریان خوب مامونیه ای در صفحه ی تلویزیون در سریال های طنز هنرنمایی می کند که حرکات و دیالوگ های صمیمی و جذاب ایشان جلوه های بدیعی از طنز را به نمایش گذاشته و رضایت بینندگان تلویزیونی را هر چه بیشتر جلب نموده است ، این هنرمند طناز کسی نیست جز سرکار خانم مرضیه صدرایی که یکی از کشفیات اقای جواد رضویان و هدیه ی ایشان به بینندگان تلویزیون می باشد - خانم مرضیه صدرایی با بازی در سریال های مهمان ناخوانده به کارگردانی جواد رضویان از صحنه ی تئاتر که به خوبی در آن شناخته شده بود به تلویزیون کوچ کرد و بازی در مقابل دوربین را تجربه کرد و اتفاقا خوش درخشید، همین درخشش باعث شد اقای مهدی مظلومی وی را برای بازی در سریال " تهران - پلاک یک " و بازی در نقش "قیزی " یا به عبارتی " مینا تهرانی " دعوت کند و نقش مطرح و برجسته تری به وی بدهد که این هنرمند طناز بازهم نمایش خوبی را از خود برجای می گزارد و اکنون در ماه مبارک رمضان کارگردان سریال های شناخته شده ی طنز کشورمان " اقای سعید آقا خانی " هنرمند همشهری مان را برای بازی در سریال " خروس " و اجرای نقش " همدم " همسر اقای نصرت کیا"با هنرمندی (کریم اکبری مبارکه) و" مادر اسماعیل کیا"به هنرمندی (جواد رضویان) دعوت کرده و نقشی محوری و جالب را بر عهده ی ایشان نهاده است ،. بی شک خانم مرضیه صدرایی به عنوان پدیده ی تلویزیونی طنز در طول این چند سریال برای همه ی ایرانیان هنر دوست مطرح و مورد توجه و علاقه قرار گرفته است و هنرمندان برجسته ای همچون علیرضا خمسه و بزرگان طنز از ایشان به خوبی یاد و تجلیل و تمجید نموده اند ، بازی های روان و استفاده از حرکات و میمیک صورت و دیالوگ های غیر کلیشه ای و روان و به کار بستن آن چه در طول سال ها در عرصه ی تئاتر کشور آموخته و اجرا نموده در باور پذیری و طبیعی شدن نقش و بازی خوب مرضیه صدرایی نقشی موثر داشته و امروزه همه ی بینندگان سریال های طنز از وی به نیکی و کار بلدی و مهارت یاد می کنند . اما از دیدگاه مردم خوب مامونیه مرضیه صدرایی یک دنیا خاطره و خوبی را به یاد می اورد ،نام دختر هنرمندِ کلب نورالله صدرایی همان تعزیه خوان و روضه خوان و پیر غلام امام حسین (ع) که در تعزیه نقش عباس عاشورا را ایفا می کرد و جلوه های ایثار و فداکاری را به تصویر می کشید و مظهر سادگی و صداقت بود و خیر خواهی و نیک اندیشی ایشان که برای همه ی اموات در مراسم ختم و یادبود از الفاظ "خلد اشیان" ، "جنت مکان" ، و دعاهای " قبر را برای وی حفره ای از حفره های بهشت" و " کفن را برای او حله ای از حله های بهشت" و "مهمان سفره ابوالفضل " قرار بده را مسئلت می کرد و موتور ساده اش و لفظ قلم صحبت کردن و بی تکلفی و راحت برخورد کردن با اقایان و خانم ها که همه را با اسم کوچک و باجی و خانم صدا می کرد که نامش برای مردم مامونیه به خوبی با نام ایشان عجین شده است. مرضیه صدرایی متولد سال ١٣٥٠ در شهر مامونیه در کوچه ای مجاور حرم امام زاده سید منصور (ع) و در خانواده ای پر جمعیت و سنتی دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی تا پایان متوسطه را در مامونیه گذراند ، سپس در سال ١٣٧٢ برای تحصیلات عالیه به تهران مهاجرت نموده و در رشته ی بازیگری وارد دانشگاه شد و همزمان در نمایش های مختلف به ایفای نقش پرداخت و پس از فراغت از تحصیل در رشته ی تئاتر و در شهرهای تهران و اصفهان به ایفای نقش های هنری پرشماری اقدام نمود تا اینکه توسط اقای جواد رضویان و با معرفی خانم آشا محرابی بازیگر سینما و تلویزیون وارد عرصه فیلم و سریال شدو به سرعت موفق شد جایکاهی مناسب برای خود در سریال های طنز دست و پا کند و انتظار می رود با توجه به سن و سال و پتانسیل و ظرفیت بالای ایشان و تجربیات ارزنده شان در تئاتر و بازیگری ، پس از این در سریال ها و فیلم های طنز خوش بدرخشد و افتخار آفرین شود . کسب افتخارات سرکار خانم مرضیه صدرایی چهره ی آشنای سریال های طنز و بازی هنرمندانه ایشان را در سریال " خروس " به عموم شهروندان مامونیه تبریک می گوییم و توفیق روز افزون و رسیدن به بالاترین درجات هنری را برای ایشان آرزو می کنیم .