در ابتدای سال 92 به همه دوستان وبلاگ نویس زرندیه تبریک گفتم و پیشنهاد کردم بیایید از خودمان انتقاد کنیم تا دیگران هم این کار را انجام دهند حال باگذشت چند ماه می بینیم که چگونه فضای چند وبلاگ دارند انتقاد پشت انتقاد می کنندمن خودم این کار را بنفع افکار عمومی می دانم وباعث شد مطالبی را جمع اوری کنم
. تصمیم گرفتم به جای چندین نکته، یک نکته را مطرح کنم که همه ما وب نویسان درمابقی سال ۱۳۹۲ کمتر حرف بزنیم و کمتر قضاوت کنیم. چرا این نکته؟ به نظر میرسد میانگین ایرانیها تقریبا در مورد همه چیز و همه کس اظهار نظر میکنند؛ بعضا با قاطعیت.درخیابان نظر ما را در مورد برنامه های مهم کشوری و لشکری می پرسند و سریع می گوییم به نظر این جانب ............بابا یک بار هم بگو مطالعه می کنم و بعد بشما می گویم!!!!!!!!!!!
عبارات من نمیدانم، من اطلاع ندارم، من به اندازه کافی اطلاع ندارم، من مطمئن نیستم، من باید سئوال کنم، من باید فکر کنم، من شک دارم، من در این باره مطالعه نکردهام، من این شخص را فقط یک بار دیدهام و نمیتوانم در مورد او قضاوت کنم، ، اجازه دهید من در این رابطه سکوت کنم، فردا پس از مطمئن شدن به به شما خبر میدهم، هنوز این مساله برای من پخته و سنجیده نیست و مشابه این عبارات در ادبیات عمومی ما، بسیار ضعیف است.
تصور کنید اگر بسیاری از ما این گونه با هم تعامل کنیم، چقدر کار قوه قضائیه کم میشود. چقدر زندگی ما اخلاقیتر میشود و از منظر توسعه یافتگی چقدر جامعه تخصصیتر میشود.چقدر دلخوریها از بین می رود و دلها بهم نزدیک می شود بخصوص در این ایام ماه مبارک رمضان و این شبهای قدر که بسیار با ارزش هستند.
در چنین شرایطی، خبرنگار تلویزیون در مورد برنامه هستهای، نظر راننده تاکسی را نخواهد پرسید. اقتصاددانی که یک مقاله پزشکی را خوانده، خوددرمانی نخواهد کرد و شیمیدانی که هر روز روزنامهها را میخواند در مورد آینده اقتصاد ایران و وضعیت سیاسی چین اظهار نظر نخواهد کرد؛من معلم در مورد ورزش و سیاست و فیلم و......اظهار نظر قطعی نمی کنم. چه سکوتی برقرار میشود! و همه به خود و مثبت و منفی برنامههای خود میپردازند و کمتر سراغ سر درآوردن از کارهای دیگران میروند؛ غیبت کم میشود و تهمت و توهین به حداقل میرسد.
حضرت علی (ع) میفرمایند:مومن کسی است که با مردم تعامل کند تا دانا شود، سکوت کند تا سالم بماند و بپرسد تا بفهمد.
یک دلیل این که تولید ناخالص داخلی کشورهایپیش رفته بیش از ناخالص داخلی ۵۵ کشور مسلمان است، این به خاطر تمرکز مردم به کار و فعالیت و کوششهای فردی است.
اتفاقا چون بسیاری از ما برای خود کم وقت میگذاریم و خود را کشف نمیکنیم، به بیرون از خودمان و توجه دیگران نیازمند میشویم. به همین دلیل، نمایش دادن در میان ما بسیار جاری وقدرتمند است،، از انتقاد حتی انتقادی ملایم، خشمگین میشویم، چون احساسی بار میآییم و بنابراین ضعیف هستیم، اعتماد به نفسمان کم است. عموما ظاهر خود را میآراییم و در ب مخزن باطن ما، سه قفله باقی میماند. افراد ضعیف جامعه ضعیف را به ارمغان میآورد. در برابر کم حرف زدن و کم قضاوت کردن، فکر و دقت قرار میگیرد. ارزش هر انسان مساوی با مقدار زمانی است که برای فکر، کشف خود و خلاقیت اختصاص میدهد. سکوت فراوان بهترین فرآورده کم قضاوت کردن است. در این مسیر، محتاج کتاب خواندن، گفتوگو و مناظره هستیم. با آگاهی و دانش میتوان انسان بهتری بود و به همین دلیل، نیازمند آموزش هستیم.باید از خودمان شروع کنیم که دیکران راا با شخصیت خودمان نسنجیم شاقول خود من نباشد خطوط قرمز خودمان را ندانیم به یک چیزی یا نوشته ای یاتشکلی استناد کنیم و عمل کنیم.
به امید روزی که تلویزیون کشور برای ارائه دیدگاه در ۲۵ موضوع مختلف از یک نفر استفاده نکند.هر کدام از ما در همه مسایل جاری کشور نظر کاارشناسانه ندهیم.
از دوستان می خواهم که نظراتشان را ارایه دهند تا خود را اصلاح کنم منتظر شما می مانم.